تنهاترین تنها

... چقدر تنهاست خدا

۵ مطلب در تیر ۱۳۹۲ ثبت شده است

قدر مهمانی خدا را بدانیم ...

یاد همه ی پدربزرگا مادر بزرگا بخیر


صفای رمضان

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۲ ، ۲۳:۵۲
محمد صادق تنها

ارزش نماز

۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۲ ، ۰۱:۱۲
محمد صادق تنها

روی عن علی بن الحسین (علیهماالسلام) قال:

«عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ: الْوَرَعُ فِی الْخَلْوَةِ وَ الصَّدَقَةُ فِی الْقِلَّةِ وَ الصَّبْرُ عِنْدَ الْمُصِیبَةِ وَ الْحِلْمُ عِنْدَ الْغَضَبِ وَ الصِّدْقُ عِنْدَ الْخَوْفِ

 روایتی از امام زین العابدین(صلواتاللهعلیه) منقول است که حضرت فرمودند: مؤمن پنج نشانه دارد.

اوّل؛ «الْوَرَعُ فِی الْخَلْوَةِ»، مؤمن حالت کنارهگیری از گناه دارد، آن هم در موقعی که غیر از خدا حاضر و ناظری نیست. اگر کسی در عَلَن معصیتی را ترک کند، مثلاً شرب خمر نکند یا نعوذ بالله با نامحرم نامشروع برقرار نکند، خوب است، امّا این ترک گناه در عَلَن، گویای این نیست که این فرد بهاصطلاح ایمان قوی داشته باشد.

اگر در جایی که جز خدا کسی نبود،‌ گناه را ترک کرد، آنجا معلوم میشود که ایمان در قلب او رسوخ کرده است و به تعبیر اهلش اعتقاد، از واردات قلبیّه او شده است، چون جز خدا هیچکس را حاضر و ناظر نمیبیند و خودش را در محضر الهی میبیند؛ لذا این ترک گناه خیلی ارزشمند است.

دوم؛ «وَ الصَّدَقَةُ فِی الْقِلَّةِ»؛ وقتی مؤمن تنگ دست است، به مقدار توانش در راه خدا انفاق میکند و صدقه میدهد. این مورد نیز گویای این است که وابستگی مؤمن به خدا از نظر درونی قوی است. چون آن کسی که دستش خالی نیست بلکه از امور مادّی پر است و فراوان دارد، اگر چهار سنّار هم به این و آن کمک کند، خوب است، امّا خیلی هنر نکرده است. چرا؟ چون دستش پر است. اگر کمکی هم کند، چیزی از او کم نمیشود. اگر آنجایی که میبینی از تو کم میشود و نسبت به امور دنیایی تعلّق داری، آنجا انفاق کردی ارزش دارد، «وَ الصَّدَقَةُ فِی الْقِلَّةِ».

سوم؛ «وَ الصَّبْرُ عِنْدَ الْمُصِیبَةِ»، آنگاه که مصیبتی متوجّه مؤمن میشود، صبر میکند، تحمّل میکند، نعوذبالله زبان به شکایت از خداوند نمیگشاید. این صبر کاشف از این است که رابطه اش باخدا رابطهای معنوی و قوی است، «وَ الصَّبْرُ عِنْدَ الْمُصِیبَةِ»، این عمل ارزشمند است.

چهارم؛ «وَ الْحِلْمُ عِنْدَ الْغَضَبِ»، حلم یعنی بردباری، آنگاه که نیروی خشمش برانگیخته میشود و عصبانی میشود، خودش را کنترل میکند و این حلم و بردباری کشف از ایمان او میکند. مؤمن هنگام خشم جلوی خودش را میگیرد تا خشم و غضبش افسار گسیخته نباشد. این هم یکی از نشانههای مؤمن بود.

پنجم؛ «وَ الصِّدْقُ عِنْدَ الْخَوْفِ»، معمولاً‌ کسانیکه مبتلا به دروغگویی میشوند، به خاطر یکی از این دو چیز است: یا جلب منفعت است یا دفع ضرر، ریشة دروغگویی ایندو هستند. شخص چون میترسد که منفعتی را از دست بدهد، دروغ میگوید. مثلاً مشتری آمده، برای آنکه نکند از دستش بدهد به او دروغ می گوی ، از خوف اینکه منفعتی را از دست بدهد دروغ میگوید، یا از آنطرف، از اینکه ضرری متوجّهاش شود، بیم دارد. آنجا خوف از دست رفتن منفعت بود، این یکی خوف از جلب ضرر است، لذا دفع ضرر هم علّت متوسّل شدن به دروغ میباشد. اوّلی جلب منفعت بود، دوّمی دفع ضرر. «وَ الصِّدْقُ عِنْدَ الْخَوْفِ». آنجایی که مؤمن بیم دارد نفعی از دستش برود یا ضرری متوجّهاش شود، بازهم راست میگوید.

 لذا حضرت پنج مورد از نشانههای خیلی مهمّی مؤمن را فرمودند و اگر انسان واقعاً‌ دارای این خصلتها باشد، از نظر ایمانی بهترینِ افراد است.

بحار الانوار ج64 ص293

چهار شنبه 21 تیر 91 21 شعبان 1433

 

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۲ ، ۰۰:۴۶
محمد صادق تنها

خجالتم نده و عاصیم خطاب مکن

نده جواب مرا لااقل جواب مکن 

تمام خواسته هایم برای نفسم بود

دعای من که دعا نیست مستجاب مکن

صدا بزن که سحرها کمی بلند شوم

مرا به وقت مناجات غرق خواب مکن 

همینکه ترس برم داشته خودش کافیست

تو با عتاب دلم را پر اضطراب مکن

عتاب کردن تو بدتر از جهنم هست

جهنمم ببر اما دگر عتاب مکن 

چقدر جار زدم من که "دوستم داری"

بیا مقابل مردم مرا خراب مکن

خودت اجازه نده بعد از این گناه کنم

زیاد روی من و توبه ام حساب مکن

اگر که عبد نبودم نجف نمی رفتم

مرا به خاطر شاه نجف عذاب مکن

سوا نکن که همه با همیم جان حسین

همه غلام حسینیم انتخاب مکن

 

      علی اکبر لطیفیان

 

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۲ ، ۰۰:۳۶
محمد صادق تنها

ماه مبارک رمضان رو باز هم با امام رضا(ع) شروع میکنیم

 

 

عاشقت شد از ابتدا این قدر

دوست دارد تو را خدا این قدر

 

بغلِ کعبه هم به جان خودت

ما نگفتیم ربّنا این قدر

 

بی سبب نیست شهرت آهو

آن قدر گریه کرد تا این قدر...

 

 حرمت می رسیم زود به زود

دل نبرده کسی ز ما این قدر

 

 چقدر عاشق خودت شده ای

جلوی آینه نیا این قدر

 

 کربلا رفتم و نجف رفتم

من ندیدم برو بیا این قدر

 

از خدا هم سرت شلوغ تر است

چه کسی داشته گدا این قدر

 

کرمت مایه خجالت ماست

کم نوشتم ولی چرا این قدر؟

 

مزد یک بار ما سه بار شماست

هیچ کس سر نزد به ما این قدر

 

وقت مردن بیا کنارم باش!

ظرف ما را مکن طلا این قدر

 

 کربلای مرا به تو دادند

پس اذیت نکن مرا این قدر

 

 این که عاشق شما شده ایم

کار ما بود یا شما این قدر...؟!

 

 

 

   علی اکبر لطیفیان

 

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۲ ، ۰۰:۳۱
محمد صادق تنها