تنهاترین تنها

... چقدر تنهاست خدا

عشق رسوایی محض است که حاشا نشود

عاشقی با اگر و شاید و اما نشود

 

شرط اول قدم آن است که مجنون باشیم

هر کسی دربه در خانه ی لیلا نشود

 

دیر اگر راه بیفتیم ، به یوسف نرسیم

سر ِ بازار که او منتظر ما نشود

 

لذت عشق به این حسِّ بلاتکلیفی ست

لطف تو شاملم آیا بشود؟ یا نشود؟

 

من فقط روبه روی گنبد تو خم شده ام

کمرم غیر در ِ خانه ی تو تا نشود

 

هرقدر باشد اگر دور ِ ضریح تو شلوغ

من ندیدم که بیاید کسی و جا نشود

 

بین زوّار که باشم کرمت بیشتر است

قطره هیچ است اگر وصل به دریا نشود

 

مُرده را زنده کُنَد خوابِ نسیم حرمت

کار اجاز شما با دَم ِ عیسا نشود

 

امن تر از حرمت نیست ، همان بهتر که

کودکِ گمشده در صحن تو پیدا نشود

 

بهتر از این؟! که کسی لحظه ی پابوسیِ تو

نفس آخر خود را بکِشد پا نشود

 

دردهایم به تو نزدیک ترم کرده طبیب

حرفم این است که یک وقت مداوا نشود!

 

من دخیل ِ دلِ خود را به تو طوری بستم

که به این راحتی آقا گره اش وا نشود

 

بارها حاجتی آورده ام و هر بارش

پاسخی آمده از سمت تو ، الّا نشود

 

امتحان کرده ام این را حرمت ، دیدم که

هیچ چیزی قسم حضرت زهرا نشود

 

آخرش بی برو برگرد مرا خواهی کُشت

عاشقی با اگر و شاید و اما نشود

(محمد سولی)

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۲ ، ۱۱:۱۰
محمد صادق تنها

امیدوارم که مطالبی که براتون میذارم مفید و قابل استفاده باشن...

فقط توضیح ضروری اینکه برای مشاهده ی همه ی مطالب به نمودار درختی مقابل مراجعه نمایید

نظر به مطالب یادتون نره!



مگر نه این است که همه جا و همه وقت کربلاست...

پس مارأیت الا جمیلا

۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۲ ، ۱۴:۰۱
محمد صادق تنها

مداحی بسیار زیبا که جای شنیدن بارها و بارها رو داره

(عرض ادب به شهدای بنی هاشم و شهدای غیر هاشمی کربلا و شهیدان جنگ تحمیلی و مقاومت)

دانلود مداحی 

متن مداحی:

شاعر: محمد مهدی سیار، میلاد عرفان پور

دلم خیمه ماتم شده مولا، پر از داغ محرم شده مولا، سپردم دل خود را به نسیمی که سحر می‌وزد از کرببلایت، شمیمی که می‌‌آید ز مزار شهدایت، دوباره منم و اشکی و آهی، من و روی سیاهی، به امید نگاهی، به پای غمت افتاده‌ام آقا، به عزیزان تو دل داده‌ام آقا، به شهیدان تو ای خامسِ اصحاب کساء، زاده حیدر، به علی اکبرت آن شبه پیمبر، به علی اصغرت آن غنچه نشکفته پرپر، به لب تشنه‌ی سقای حرم، صاحب آن مشک و علم، ماه همه هاشمیان، هیبت لشگر، به عباس، اباالفضل دلاور، به عون و به محمّد، به جعفر، به مسلم، به عبدلله و قاسم، شده نام تو و نام شهیدان رهت ورد زبانم
(تویی روح و روانم، به قربان تو جانم)
قسمت می‌دهم آقا به زهیرت، به حرّ و به بُریرت، به انیس و اَنس و سَعد و سعید و وَهب و مالک و ادهم، به مسعود و به اسلم، به حلّاس و به حجّاج و به همّام و به جابر، به شبیب و به حبیب بن مظاهر، به ضرغامه و کنّانه و عامر، به جون و به سُوَید و به نَعِیم و به مُجَمَّع، به هَفهاف و به زاهر، به رافع، به نافع، به عمرو و به رُمَیث و به بشیر و حَبَله، حنظله، سُوّار، به سیف و به عِباد و به جُناده، به عمّار، به مِنحَج، به حارث، به عُقبه، به عابس، به سالم، به نعمان و به عِمران، به حَتوف و به سلیمان و به قارب، به جُندب، به شوذب، قسمت می‌دهم آقا، که از این خیمه مرانم
(تویی روح و روانم، به قربان تو جانم)
قسمت می دهم آقا، به یاران خمینی، به شهیدان به خون خفته این شور حسینی، به مردان طلائیه و فکه، به شیران شلمچه، دلیران هویزه، به خونین کفنان دل چزابه و پاوه، به خرازی و بابایی وشیرودی و کاوه، به صیاد و برنسی، به جاویدی و روزی‌‌طلب و شاطری و مغنیه و شوشتری، همت و دوران، به آوینی و تهرانی و چمران، جدایم مکن از لشگر خوبان، ز سیدعلی خامنه‌ای رهبر خوبان، شهیدم کن و آخر، به این قافله کرببلایی برسانم
(تویی روح و روانم، به قربان تو جانم)

۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۲ ، ۲۱:۲۵
محمد صادق تنها

آفریدند آفرینش را برای ، پنج تن

پس همه هستند خلق ماجرای ، پنج تن


مثل جبرائیل تا عرش بالا می روم

آن زمان هایی که می افتم به پای ، پنج تن


نذر "اهل بیت" ، اهل بیت باید ذبح کرد

بچه های ما فدای بچه های ، پنج تن


استجابت در قسم دادن به نام فاطمه است

پس بدون او نمی گیرد دعای ، پنج تن


فاطمه در عین وحدت گاه ، کِثرَت می شود

می رسد از جانب یک تن صدای ، پنج تن


یک بدن که طاقت روح وسیعش را نداشت

لاجرم تکثیر شد در جای جای ، پنج تن


هم رضای پنج تن یعنی رضای فاطمه

هم رضای فاطمه یعنی رضای ، پنج تن


ما در این دنیا و آن دنیا یکی از این دو ایم

یا غلام پنج تن یا که گدای ، پنج تن


علی اکبر لطیفیان


۳ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۲ ، ۱۸:۲۰
محمد صادق تنها